سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات عسل خانوم - دوستی‏هاقبل از ازدواج قسمت دوم

ارسال  شده توسط  عسل در 86/11/14 8:6 عصر

 

سلام

قرار شد که در این پست جواب سئوال دختر پسرایی رو بدیم که این سئوال رو مطرح می‌کنن که: اگه ما به هوای این باهم دوست بشیم که همدیگرو بشناسیم بعدش اگه دیدیم باهم تفاهم داریم باهم ازدواج کنیم. آیا باز هم این رابطه اشکال داره؟

جونم براتون بگه که دوستان! ما حرف از شناخت می‌زنیم یعنی اینکه قصدمون شناخت کامل تمام روحیات و خلقیات و زوایای اخلاقی و شخصیتی طرف مقابله. بنابراین باید خدمتتون عرض کنم که کم‌ترین شناخت در همین دوستی‌ها به دست میاد. و اگه بگم شناختی به دست نمی‌یاد شاید سخن گزافی نباشه. شاید براتون عجیب باشه ولی واقعیت همینه که گفتم حالا وقتی دلیلش رو براتون بگم حتما حرفم رو تایید می‌کنین.

نکته اول اینکه: متاسفانه جاذبه‌های دوستی های این چنینی بزرگترین مانع شناخته و در چنین روابطی ضعف‌های طرف مقابل یا اصلا به چشم نمی‌یاد و یا اینکه به دیده اغماض بهش نگریسته میشه. و نکته دوم اینه که معمولا چه دختر و چه پسر در این روابط و دوستی‌ها رفتارشون به شدت تصنعی و ساختگی‌یه مثلا اگه دختر بداخلاق باشه سعی می‌کنه خودش رو الهه اخلاق و محبت نشون بده و پسر هم مثلا اگه ناخون خشک و خسیس باشه سعی می‌کنه خودش رو فردی دست و دلباز نشون بده. و در اصل طرفین چهره اصلی خودشون رو پشت یه نقاب ساختگی مخفی می‌کنن. شاید با یه مثال کوچولو و باحال این قضیه براتون کاملا روشن بشه.

در نظر بگیرید که دو مرغ عشق (منظورم همون دختر و پسره که با هم دوستن) از خونه دور از چشم بابا ننشون زدن بیرون و باهم رفتن کافی‌شاپ که پیتزا میل کنن. پسر سئوال می‌کنه عزیزم چی میل داری؟ و دختر با صدایی که سرشار از عشوه‌ است جواب میده پیتزا و بلافاصله پسر یه پیتزای دونفره سفارش میده. بعد از چند دقیقه پیتزا آماده میشه و گارسون پیتزا رو روی میز میذاره و طبق معمول که آقایون صبر می‌کنن که خانوم‌ها شروع کنن منتظر میشه که دختر اولین لقمه رو به دهان خودش ببره و یا زبونم لال از این لوس‌بازی ها که بعضی‌ها درمیارن به سمت دهان طرف مقابل ببره و طرف مقابل هم متقابلا لقمه رو تو دهن دختر بذاره وای چه چندش آور. خوب ادامه میدیم دختر همون جوری مثل مجسمه رو صندلی نشسته و دست به غذا نمی‌زنه پسر که سعی می‌کنه خودش رو نگران نشون بده سئوال می‌کنه عزیزم چرا نمی خوری نکنه پیتزا گوشت دوست نداری و دختر با یه نچ حالی پسره می‌کنه که دردش این نیست و پسر دوباره برآشفته سئوال می‌کنه پس چیه عزیزم و دختر با صدایی که انگار از ته چاه در میاد یه چیزی شبیه به این میگه: س س.... سس و ناگهان در چشم به هم زدنی پسر قبل از اینکه سین دوم از دهن دختره خارج بشه مثل سوپر من به طرف میز مقابل که خالیه و یک قوطی سس روش قرار داره شیرجه میره و قوطی سس رو روی میز قرار میده و دختر با لبخندی حاکی از رضایت خاطر تو دلش قند آب میکنه که: این همون مردیه که دنبالشم،‌چه مسئولیت پذیر. ولی غافل از این که این آقا پسر مسئولیت پذیر و سوپر من در خونه حتی یه بار هم به خواهش و درخواست‌های مادرش که ازش میخواد بره چند تا نان بگیره توجه نمی‌کنه و همیشه غر میزنه که خسته ام . دیدید!! حالا شما حساب کنید اگر شناخت از طرف مقابل تو تموم زمینه‌ها بخواد به این صورت شکل بگیره چه فاجعه‌ای بعد از ازدواج رخ میده.

خوب تا اینجا بسه قسمت پایانی این مطلب باشه برای پست بعد

سبز باشید.


خاطرات عسل خانوم

ارسال  شده توسط  عسل در 86/11/11 8:41 عصر

سلام راجع به متن زیر نظرتون رو بگید

با تشکر


خاطرات عسل خانوم - دوستی‏های قبل از ازدواج

ارسال  شده توسط  عسل در 86/11/9 6:50 عصر

 

سلام

طبق قولی که داده بودم (ای وای من چقدر خوش قولم) قراره در این پست راجع به روابط دخترا و پسرا و دوستی‌های قبل از ازدواج صحبت کنم. موضوعی که معمولا خیلی طرفدار داره و آب از لب و لوچه دختر پسرا  راه میندازه. معمولا در سنین بعد از بلوغ این احساسات و عواطف  شروع به غلیان می‌کنه تا جایی که احساس نیاز به جنس مخالف به شدت خودش رو نمایان می‌کنه. معمولا در این دوران دختران فوق‌العاده احساسی و رمانتیک هستن و بقول معروف گمگشته خودشون به شکل شاهزاده‌ای که سوار بر اسب سفید در حال تاختن هستش و از فراز ابرها ظاهر میشه، تصور می‌کنن البته با پیشرفت تکنولوژی  این اسب سفید تبدیل به بی او و سفید شده و شاهزاده اسب سوار هم  معمولا یه بچه مایه‌دار بی ام و سواره  که باباش کارخونه داره و اگه یه عمر هم از جیب بخورن پولشون تموم نمیشه. البته به مرور زمان و با بلوغ عقلی و جسمی این فرد متعادل شده و از احساسات رمانتیک محض به سمت عقلانی شدن پیش میره و در نتیجه شاهد یک تعقل و احساسات منطقی خواهیم بود.

معمولا رابطه بین دو جنس مخالف سرشار از هیجان، شور، استرس و جذابیته و همین هیجانات جوانی انگیزه‌ای میشه که دختران و پسران هر کدام به نحوی از انحاء دنبال ایجاد این رابطه باشن. معمولا دخترا این روابط رو به یه احساس لطیف، قشنگ، و لذت بخش و پرهیجان تعبیر می‌کنن و پسرها علاوه براین تعابیر به یه حس ناشناخته  اشاره دارن که باعث میشه همه‌اش به طرف مقابل فکر کنن و احساس کنن که خیلی دوسش دارن عاشقش هستن و چقدر با هم تفاهم دارن و ..... خوب چیزی که مسلمه اینه که این احساسات در روزهای اول بین دخترا و پسرا تقریبا مشترکه ولی به مرور زمان نتیجه متفاوتی به دست میاد. بعد از شکل گرفتن این روابط و ادامه اون به مرور زمان پسرا سعی می‌کنن که از لحاظ فیزیکی  دوست مونث‌شون رو تسخیر کنن و برعکس دخترا سعی می‌کنن که قلب طرف مقابل را مال خود کنند و در این میان وقتی اولین بار که یک پسر دست دختری رو در دست می‌گیره معمولا دختر این رو حمل بر دوست داشتن و علاقه طرف مقابل می‌کنه و لذا هر چه این رابطه جسمانی پر رنگ تر میشه  دختران این را حمل بر تشدید عشق و علاقه طرف مقابل کرده و از آن طرف پسران این همراهی و رابطه تگاتنگ فیزیکی را متاسفانه حمل بر هرزگی و عدم سلامت اخلاقی طرف مقابل می‌کنند و این فداکاری احمقانه (معاشقه یا روابط جنسی) که به امید تسخیر قلب جنس مخالف ادامه پیدا می‌کند نهایتا پسران را که هیچ مانعی را در دسترسی فیزیکی نمی‌بینند دچار نوعی دلزدگی کرده و باعث می‌شود که بعد از مدتی پسر طرف مقابل را به امان خدا رها کرده و به سراغ کیس بعدی برود. و در این میان  دختر بیچاره که به سختی بازی خورده و احساسات و عواطفش توسط طرف مقابل خدشه دار شده است دچار نوعی بدبینی می‌شود که حاصل آن این جمله معروف می شود که توسط بسیاری از دختران و زنان جامعه ما ایراد می‌گردد: "همه مردا سر و ته یه کرباسن" غافل از اینکه خودشان این بدبختی و بدبینی را برای خودشان ایجاد کرده‌اند و در این میان هیچ کسی بیشتر از خودشان مقصر نیست.

خوب شاید خیلی از شما دخترها و پسرهایی که مطلب من رو می‌خونید بگید که ما به قصد ازدواج با هم دوست میشیم و هدفمون از این دوستی‌ها اینه که همدیگرو بشناسیم بعد با هم ازدواج کنیم.

خوب برای این سئوال هم یه جواب اساسی دارم که انشاء الله در پست بعدی به اون می‌پردازم

فعلا بای