هيچ وقت نتونستم و نخواستم نه به نفع خودم و نه به نفع ديگران تقلب کنم حتي موقعي که بعضي از دوستام خواستن منو تطميع کنن...اما شگفتي بيشتر من از اين مسئله زماني آشكار شد که امتداد رسوخ اين مرض را در بين دانش.جو.يان در دانشگاه هم ديدم....
من بنوبه خودم اين احساسو هميشه من داشتم که" اونايي که از راستي ضرر مي کنن از نادرستي بيشتر ضرر خواهند کرد" که اين احساسو مولا با اين جمله گفته..
اما از اين هم که بگذريم ,...
چون در پست قبل گفته بودي که گل واکنشي هرکدام از دوستان برات بوي مخصوص خودشو داشت گفتيم بي معرفتيه که از يه گل مجازي بخاطر تولد هم دريغ کنيم...
بهرحال ماهم ممنونيم از اونهمه چاي و شيريني و بستني ..نه ببخشيد منظورمون همون تشکر بود.....!
بهر حال بي ذوق نشيد بابا.. بنويسيد .. نوشتن يه نوع فعاليت فرهنگي مثبته! ....باشه ما ديگه نظر نمي ديم....