• وبلاگ : خاطرات عسل خانوم
  • يادداشت : خاطرات عسل خانوم ـ مشق پنجم
  • نظرات : 1 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    باسلام و خسته نباشي بسيار وبلاگ زيبائي داري با اون پسر شيطونت اگه فرصت کردي سري به منم بزن در ضمن جهت تجارت در منزل اگه فرصت داري با هم همکاري کنيم
    مرسي
    اينم تلفنم09355562127

    سلام گلم

    با ارايه پست جديد

    از كجا آمده ام ؟!! تو ميدوني ؟؟!

    همراهمان باش و همراز

    بانتظارت لحظه ها را مي شمارم

    برادر شما

    محسن

    سلام عسل عزيز

    ممنون ازاينكه لطف كردي و نوشته منو خوندي و خوشحالم كه اين نوشته ها خسته ات نكرده و اميدوارم لطفت در اظهار نظر از روي تعارف نبوده باشه عزيز . به هر حال اومدم اينجا و چند تا از مطالب خوبت رو هم خوندم دوست عزيز .موفق باشي و باز هم اميدوارم به من سر بزني

    سلام ! با قسمن دوم "روسپي" به روزم !
    معذرت مخوام كه بازم پارس بلاگ قاطي كرد
    سلام واقعا جالبه ممنونم كه خبرم كرديد
    سلام واقعا جالبه ممنونم كه خبرم كرديد
    + سپهر 
    ديروز هرچه قدر ما خواستيم اين كامنتو سِند كنيم نشد كه نشد!...بهرحال زمان ما سياه چاله نبود ولي يه معلم جونورصفتي به اسم آقاي "طلايي" بود كه بچه هاي تنبل رو ميبرد در زيرزمين مدرسه و پاهاشونو از چوب آويزون مي كرد و با كابل سيمي مي زد پشت پاهاشون!البته من كارم هيچوقت به اونجا نكشيد هرچند كه برام جالب بود اين روش شكنجه ي اون معلم عقده اي رو ببينم!...بهرحال اون زمانم جنگ بود و خيلي به مدارس و اينا رسيدگي نمي شد و اين بابا هم جالبه كه با ناظمين هماهنگ ميكرد و اين تنبيهش رو بدور از چشم مدير انجام ميداد ولي بالاخره بعدا مدير هم فهميد و عليرغم در پيش گرفتن اين روش خودسرانه از طرف اون معلم در همه مدارس بالاخره جلوشو گرفت!

    از اون زمان آرزوم بوده كه يه روزي ببينمش و يه كشيده آبدار بخوابونم لب گوشش!..

    + مهرنوش 

    ...?BoOss?......?BoOss? ......?BoOss? ...........?BoOss?
    ...?BoOss?......?BoOss? ......?BoOss? ...........?BoOss?
    ...?BoOss?......?BoOss? ......?BoOss? ...........?BoOss?
    ...?BoOss?......?BoOss? ......?BoOss? ...........?BoOss?
    ...?BoOss?......?BoOss? ......?BoOss? ...........?BoOss?
    ...?BoOss?......?BoOss? ......?BoOss? ...........?BoOss?
    ...?BoOss?......?BoOss? ......?BoOss? ...........?BoOss?
    [زبان][گل]

    شرمنده دير اومدم ...

    ممنون به يادم بودي [چشمک]
    به روزم ![لبخند][گل]

    چه بد جنس ! چقدر بد بودن اون موقع ها !

    مال ما فحش ميدادن .. بچه ها هم قاطي ميكردن حسابي

    جوابتو توي بلاگم دادم .. موافقم با حرفات