• وبلاگ : خاطرات عسل خانوم
  • يادداشت : خاطرات عسل خانوم - مشق دوم
  • نظرات : 2 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مقداد 

    معركه بوووووووووووووووووود ‏!

    خيلي حال مي كنم ئقتي دخترايي مثل تو اين طوري اين پسراي بي ادب رو كنف مي كنن‏! من البته پسرم هااااااا‏! ولي فمينيست شديدم‏!

    + سپهر 

    من كه گفتم خانم با حافظه..خودم رد كردم ولي دل كسيو نشكوندم

    من روانشناس نيستم بنابراين از نظر روانشناسي مي شه بگيدكه چرا تزويرتون جاشو به تحريف داد؟؟!

    + سپهر 

    اولا عصباني نشدم..

    دوما: خودتون ابتدا از كار خودتون دفاع كردين!(تاديب=منتظر گذاشتن و تمسخر=آزار=انتقام) يعني كه حالگيري از پسراست و خودتون هم گفتين كه حال كردين..؟؟

    سوما مي خوردن از مردم آزاري و بعدش تزوير بد تره مي خوردن آزار خود است و تزوير آزار به ديگري..شما مي تونستين به عوض آزار كمي بهشون توضيح بدين!..

    چهارما باز به همون شعرت دقت كن و تزوير نكن.. اگه خدمت خلق خدا نمي نمايي و دلخوش نمي شوي همون مي خوردنت بهتر! نبايد دست به آزار اون پسرا مي زدي اونم به پاسخ اون احساس بنده خدا ها!...

    بعد هم بگين پسرا سنگ دلن!..

    پاسخ

    ميگم نكنه تو هم جزو اون سي نفر بودي؟
    + سپهر 

    آه چه مردماني بر راهها نگرانند..

    آن ره كه من ميروم اينست بدان

    ناجوانمردان را عشق حرام است اي جان

    در ضمن منم همون دوران نوجوانيمونو گفتم

    چه لزومي داره با انتقام گرفتن از روش بچگانه ابراز علاقه بعضي ها و خود ابرازي ارضا شويم؟؟

    مي خورو رندي کن و خوش باش

    وليزنهار حس تزوير نساز با اشعار!...

    پاسخ

    خدمت آقا سپهر عزيز كه كمي هم عصباني شده بايد عرض كنم كه اولا بشر ممكن الخطا مي‌باشد (نمي گم جايز الخطا چون هيچ كس مجاز به خطا كردن نيست) و به هر حال هر كسي در عرصه‌هاي مختلف زندگي خود دچار اشتباه و خطا شده است. بنده اگر اين خاطره را نقل كردم هدف مهر تاييد نبوده بلكه ادخال سرور عزيزان خواننده بوده و بس و هيچ هدفي غير از نشاندن لبخند بر لب دوستان نبوده. دوم اينكه اين انتقام نبوده بلكه يه تلنگر ساده بوده تا آناني كه شماره ميدهند و از اين طريق راه سعادت و خوشبختي را مي‌جويند به خود آيند. سوم اينكه با اجازه شما يه تغييري در شعر شما ميدهم چون شريعت ما نه مي خوردن را مجاز كرده نه رندي كردن و ... رابا اجازه شاعرمي نخور رندي نكن در محضر خدا، هوش باش---خدمت خلق خدا بنما و دلخوش باش

    اينجا ساختمونا بلنده مردم كوتاه هست فكرشون

    هنوز نفهميدم چرا دشمني ، كل كله ذكرشون
    تويه كلمه سپهر جان
    پر از خاليه ذهنشون
    .من از خدام هست كه بخندم به گذشته هام چون عذابم ميده
    من دقيقا سه سال هست كه گيرم
    ببين اين چيزي كه تو بهش نميگي عشق
    چه كرده بر من

    واي چه سرده دستم

    به درد دردم

    كه كرده بر من

    غلبه

    ميخوام بسوزمو بسازم

    بمونمو ببازم......
    سبز هستي سبز تر بشي
    منم از زردي رجوع ببرم به قهوه اي

    + سپهر 

    خاطره بود اين؟/

    خدا رو شكر ما از اين حس هاي خود كمي بيني و حسادت نسبت به جنس مخالف نداريم !

    نه, بهشون گفتيم ولي هيچ وقت سركار نذاشتيمشون

    پاسخ

    خدمت آقا سپهر كه خيلي مشكل پسند هستند بايد عرض كنم كه اين عمل بنده اولا توي دوران نوجواني بوده كه بنده سرشار از شر و شور بوده ام دوم اينكه جسارتا اين كار بنده تاديب بوده نه خودكم بيني و حسادت به جنس مخالف تا آقايون ياد بگيرند كه اين راهش نيست ----ترسم نرسي به كعبه اي اعرابي ---- اين ره كه تو ميروي به تركستان است -- سبز باشي

    سلام . ميبينم كه در دوران جهالت !!! چه كارها كه نكردي .

    خب اين بايد براشون يه درس عبرت بشه كه ديگه مزاحم نشن .

    موفق باشي

    يا علي ...

    سلام عسلي خوبي ؟ اون از اول همين طور بوده برعكس من كه خيلي شوخ و شنگم اون هميشه گرفتس هميشه غم داره نميدونم چرا ولي اين چند ساله كه ديگه خودشو شناخته اين طوري شده ديگه حالا بي خيال اون خودت چطوري؟‏اپ بعديت كي هست؟يادت نره به ظيفه خطير خودت عمل كني و منو خبرخوب راستي يك كاسه ماستيخوبزود بيا كاري ندراي باي
    سلام عسل تو واقعا اين كارو كردي دختر تو واقعا خيلي با دل و جرعتي هاافرين صد افرين به تواصلا برخورد اصولي با پسرها همينه كاش ميرفتي جلو و با تك تكشون احوال پرسي ميكرديمرسي كه به وظيفه ي خطيرت عمل ميكني و منو از اپت بي خبر نميزاري عسل بانو عسل گيسو عسل چشمراستي با ويلي ما چيكار ميكني ها؟راستي تا يبادم نرفته بگم لگوي منو اشتباهي گذاشتي ها وقتي روش كليك ميكني ارور ميده نميره توي وب لاگمخوب خوشگله منتظرت هستم با خاطرات روزهاي شيرين عسل خانم زود به زود اپ كندوستت دارم زود به زود هم پيشم بيا

    با اين خاطرت ..ولش كن
    خوب.صداي منو كشتن از ترس
    اين كارا رو نه دشمن از قصد
    بلكه خوديا كردن
    چون ميخواستن ببينن از چشام خشم

    چون واسه چي نديدن از لبام چشم
    هر چي بگم درك نميكني منو برا نوشته ها
    پس فقط دوتا دوست باشيم
    ببين يكي همين ساعت دنبال تن فروشي
    واسه همين تو اوميد به شادي داري من تو كار دود،غم فروشي