• وبلاگ : خاطرات عسل خانوم
  • يادداشت : انتظار
  • نظرات : 3 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    يادم باشد حرفي نزنم كه به كسي بربخورد
    نگاهي نكنم كه دل كسي بلرزد
    خطي ننويسم كه آزار دهد كسي را
    يادم باشد كه روز و روزگار خوش است
    وتنها دل ما دل نيست
    يادم باشد جواب كين رابا كمتر از مهر و جواب
    دورنگي را با كمتر از صداقت ندهم
    يادم باشد بايد در برابر فريادها سكوت كنم
    و براي سياهي‌ها نور بپاشم
    يادم باشد از چشمه درس خروش بگيرم
    و از آسمان درس پاك زيستن
    يادم باشدسنگ خيلي تنهاست
    يادم باشد بايد با سنگ هم لطيف رفتار كنم مبادا دل تنگش بشكند
    يادم باشد براي درس گرفتن و درس دادن بدنيا آمدم... نه براي تكرار
    اشتباهات گذشتگان
    يادم باشد زندگي رادوست دارم
    يادم باشد هرگاه ارزش زندگي يادم رفت در چشمان حيوان بي زباني كه به سوي قربانگاه مي‌رود زل بزنم تا به مفهوم بودن پي ببرم
    يادم باشد مي‌توان باگوش سپردن به آواز شبانه دوره‌گردي كه از سازش عشق مي‌بارد به اسرار عشق پي برد و زنده شد..